همه ما از مزیت های ایجاد انگیزه مطالب بسیاری خواندهایم؛ اینکه چقدر بالا بودن انگیزه به موفقیت در تمام جوانب زندگی و البته که در کسب و کارمان یاری می رساند. همانطور که در مقاله “چطور شغلی که دوست دارم رو پیدا کنم؟” از اهمیت محرکهای درونی گفته شد، در ایم مقاله نیز به این محرکها که کمتر به تحلیل آنها در بحث انگیزش پرداخته شده، صحبت خواهیم کرد. محرکهایی که برخلاف تصور عموم عامل اصلی ایجاد انگیزه نیستند!
آکادمی نظامی ایالات متحده یک موسسه نخبه و برگزیده با نرخ پذیرش کمتر از ۱۰ درصد است. با وجود این، همه کسانی که از این آکادمی پذیرش می گیرند فارغ التحصیل نمی شوند روانشناسان ایمی ورزنیفسکی و بری شوارتز تصمیم گرفتند دلیل آن را دریابند. آنها با تکیه بر داده های ۱۴ ساله که جزئیات انگیزه ها و نتایج بیش از ۱۰۰۰۰ دانشجوی دانشگاهی را شرح می دهد، انگیزه درونی را نیروی محرکه موفقیت یافتند.
محرک های بیرونی، حتی زمانی که همراه با نشانه های قوی انگیزش درونی یافت می شوند، احتمال ترک تحصیل را افزایش می دهند. این یکی از بسیاری از مطالعاتی است که به تغییر مهمی در نحوه درک ما از انگیزه اشاره می کند.
محدودیت های انگیزه بیرونی
همه فعالیت ها پیامدهایی دارند، برخی طبیعی و برخی دیگر دستکاری شده اند. کار باعث کسب درآمد میشود، کارهایی که انجام میدهیم ممکن است باعث افتخار والدینمان شود، و گاهی اوقات خودمان را با وعده خوش اندامی به باشگاه و تمرین کردن سوق می دهیم. این پیامدهای بیرونی به راحتی میتوانند انگیزه ما برای انجام کارها شوند، اما تحقیقات کنونی نشان میدهد که این میتواند بیشتر از اینکه مفید باشد، ضرر داشته باشد.
دکتر کو مورایاما به طور گسترده به تفاوت های نتیجه بین کار با انگیزه درونی و بیرونی نگاه کرده است.
در مطالعه ای در سال ۲۰۱۱، او یک معما حل مسئله را به دو گروه از شرکت کنندگان محول کرد. به یک گروه دستور داده شد که بر مطالب تسلط داشته باشند در حالی که به بقیه گفته شد که از همتایان خود بهتر عمل کنند. آن روز در تست حافظه گروه دوم نمره بهتری گرفتند، اما گروه اول یک هفته بعد بهتر عمل کردند.
دادههای طولی در مقایسه پاسخهای انگیزشی با نمرات آزمون کوتاهمدت و بلندمدت کودکان مدرسهای روند مشابهی را نشان داد. اگرچه دانش فوری را می توان با پاداش تقویت کرد، تسلط نیاز به انگیزه درونی دارد.
مورایاما همچنین دریافت که اگرچه پاداشها میتوانند به ما کمک کنند در مواقعی که سایر اشکال انگیزه وجود ندارد، مانند به خاطر سپردن چیزهای بی اهمیت خسته کننده، یاد بگیریم، اما ممکن است انگیزههای درونی قویتر را تضعیف کنند. یافتههای رفتاری حاصل از مطالعه او در سال ۲۰۱۰ قبلاً دیده شده بود: شرکتکنندگان در صورتی که قبلاً برای انجام آن فعالیتها دستمزد دریافت میکردند، کمتر داوطلب در فعالیتها شدند، حتی در فعالیتهای لذتبخش عینی شرکت میکردند. با این حال، این نوروبیولوژی جدیدی بود.
این مطالعه نشان داد که “فعالیت در ناحیه مخطط قدامی و نواحی جلوی پیشانی همراه با این اثر تضعیف کننده رفتاری کاهش مییابد.” اینها ساختارهایی در مغز هستند که تصور می شود مسئول انگیزه هستند؛ این یافته نتایج وست پوینت ما را توضیح میدهد: حتی زمانی که انگیزههای درونی وجود داشت، وجود انگیزههای خارجی قوی بر نتایج دانشجویان تأثیر منفی میگذاشت.
ضربه زدن به انگیزه درونی
موثرترین استراتژی انگیزشی این است که از انگیزه درونی خود استفاده کنید. اگرچه گفتن این کار آسان تر از انجام آن است، اما مورایاما و سایر متخصصان چندین ترفند در این تجارت برای به اشتراک گذاشتند.
1. توانایی خود را برای ایجاد انگیزه درونی دست کم نگیرید
توانایی شما برای ایجاد انگیزه قوی تر از آن چیزی است که فکر می کنید. در یک مطالعه در سال ۲۰۱۸، مورایاما یک کار تکراری و طولانی را به شرکت کنندگان در مطالعه محول کرد. هنگامی که از شرکت کنندگان پرسیده شد که چقدر برای تکمیل کار انگیزه دارند، شرکت کنندگان در سراسر هیئت توانایی خود را برای ایجاد انگیزه دست کم گرفتند. ممکن است از کارهایی که می توانید به طور ذاتی خود را برای انجام دادن آنها انگیزه دهید شگفت زده شوید.
2. از اصول روانشناسی برای ایجاد انگیزه در خود استفاده کنید
توری هیگینز روانشناس توضیح می دهد: «ماهیت انگیزه انسان این است که ما می خواهیم مؤثر باشیم. این چیزی است که به ما احساس زنده بودن می دهد.» هیگینز به عنوان مدیر مرکز علم انگیزش در مدرسه بازرگانی کلمبیا، یک یا دو چیز در مورد انگیزه می داند. او سه راه را برای احساس مؤثر بودن مشخص می کند: دستیابی به هدف، تأثیرگذاری بر رویدادها و شناسایی حقیقت. اگر بتوانید یک کار مشخص را به یکی از این راه ها گره بزنید، ممکن است منبعی از انگیزه درونی ایجاد کنید.
3. اطراف خود را با افراد با انگیزه و متعهد احاطه کنید
یکی از اهداف تحقیقاتی مورایاما درک بهتر “سرایت انگیزه” است. ایده این است که بودن در کنار افراد با انگیزه می تواند به ما کمک کند تا خودمان با انگیزه شویم. وقتی میبینیم افرادی که به آنها احترام میگذاریم فعالانه در فعالیتهایی شرکت میکنند که ممکن است آنها را خستهکننده بدانیم، به دقت نگاه میکنیم.
4. پیشرفت خود را به اشتراک بگذارید
به اشتراک گذاشتن اهداف و پیشرفت شما به مسئولیت پذیری بستگی دارد. در یک مطالعه دانشگاه دومینیکن، محققان شرکتکنندگانی را با قطعنامههای سال نو جذب کردند. برخی از شرکتکنندگان گزارشهای پیشرفت هفتگی را با یک دوست به اشتراک میگذاشتند، در حالی که برخی دیگر اهداف و پیشرفت خود را برای خود نگه داشتند. ۷۰ درصد از گروه اول به اهداف خود پایبند بودند، در حالی که تنها ۳۵ درصد از کسانی که خود را حفظ کرده بودند، استقامت کردند.
5. اهداف افزایشی، مشخص و چالش برانگیز تعیین کنید
۹۰ درصد از مطالعات مربوط به تنظیم وظایف و عملکرد بین سالهای ۱۹۶۹ و ۱۹۸۰، سطوح عملکرد را در زمانی که اهداف مشخص و چالشبرانگیز بودند، گزارش کردند. همچنین ایده خوبی است که پست های پیروزی را نزدیک به هم نگه دارید. احساس موفقیت فوق العاده انگیزه دهنده است.
6. مغز خود را آموزش دهید
اگرچه ممکن است بیشتر علمی تخیلی به نظر برسد تا علمی، ممکن است بتوانید مغز خود را طوری تربیت کنید که انگیزه بیشتری داشته باشد. شرکت کنندگان در مطالعه اخیر با استفاده از یک نوروفیدبک خوان که نشان می داد چه زمانی موفق بودند، توانستند بخش های مرتبط با انگیزه مغز خود را آگاهانه فعال کنند.
نیمی از نبرد
پاداش یک انگیزه معمولی است. ما به بچههایمان برای رفتار خوب پاداش میدهیم، وقتی حیوانات خانگیمان از دستورات پیروی میکنند به آنها غذا میدهیم و اغلب از همان استراتژیهای انگیزشی برای خودمان هم استفاده میکنیم. بسیاری از مردم بر این باورند که انگیزه بیرونی به همان اندازه انگیزه درونی کار می کند. اما امروز می دانیم که اینطور نیست.
به همان اندازه که تغییر طرز فکر ما در مورد انگیزه سخت است، خود را به خاطر به یاد آوردن علم واقعی به چالش بکشید. دانستن اینکه چه چیزی واقعا کار می کند نیمی از نبرد است. نیمه دیگر به عهده شماست.
منبع: MichaellHyatt-FullFocus